<-PostTitle->
موضوعات: <-PostCategory->
برچسب ها:
[ بازدید : <-PostHit-> ] [ امتیاز : <-PostVote-> ] [ نظر شما : <-PostVoteForm-> ]
ادامه مطلب
■ مجموعه اشعار هاشور ۰۸ #فاطمه_عسگرپور
(۲۲)
آییی انارهای دلتنگ!
-بر شاخسار ناربن،
کمی صبر کنید،
[یلدا]،
-نزدیک است!
ــــــــــــــــــــــــ
(۲۳)
بر پردهی چشمانم
اکران شو...
حالا،
وقت نمایشِ
حضور توست!
ــــــــــــــــــــــــ
(۲۴)
اگرچه کرمِ کوچکی هستم
با پیلهی تنهایی به دورِ خود،
-اما؛
رویای پرواز
در خیالِ پروانگیام،
جاریست!
#فاطمه_عسگرپور
استاد ابراهیم بوالحسنی شاعر و ترانهسرای لرستانی زادهی ۱۴ شهریور ۱۳۴۹ در شهرستان دورود دارای لیسانس حقوق و لیسانس ادبیات فارسی است.
او در چند دوره متوالی ریاست انجمن ادبی شهرستان دورود را عهده دار بوده است.
بارها در جشنوارههای کشوری، منطقهای، استانی و دانشجویی، عنوانهای برتر را کسب نموده است.
قالب شعری ایشان بطور خاص غزل میباشد اما در قالبهای ترانه و رباعی و دوبیتی نیز آثار زیبایی خلق کرده است.
▪︎کتابشناسی:
- مجموعه "گزیده ادبیات معاصر" - نشر نیستان - مرداد ۱۳۸۰.
- مجموعهی غزل خلوتی برای زیستن - نشر سیفا خرمآباد - مرداد ۱۳۸۶.
- مجموعه غزلیات "عشق ممنوع " - نشر آثار برتر - خرداد ۱۳۹۹.
▪︎نمونه شعر:
(۱)
چقدر فاصله افتاده بینِ تو تا من
چگونه بیتو تحمل کنم خودم را من
تو را دوباره ورق میزنم در این دفتر
دوباره آمدهام تا تو، تا تماشا من
به جستوجوی تو از هفتخوانِ دربهدری
گذشتهام و هنوز از تو دور و تنها من
تو در کجای جهان ایستادهای که کسی
نمیرسد به خطوطِ تن تو حتا من
و من کجای جهان ایستادهام، جایی
که عشق فاصله دارد، هزار پا تا من
جهان چه فرصتِ کوتاهِ بی سرانجامیست
در این مجالِ پریشان، تو یا خدا، یا من
دلم گرفته و حس میکنم کسی دارد
در آخرِ غزلم گریه میکند با من
کمی طناب، کمی جربزه، کمی وحشت
چقدر خستهام از زنده بودن، امضا من...
(۲)
جادوی چیست در نفس آشنای تو
الله اکبر از ملکوت صدای تو
خورشید مانده است که آیا صدای نور
میآید از بلندی آوازهای تو
یا جبرئیل با نفس حافظانهاش
میخواند آیه آیه غزل از خدای تو
یا شور سعدیانهی عشق است میدمد
از شهد شعرهای گلستان سرای تو
بیداد میکند دل مجنون و جان جان
در سکر قدسیانه و سحر نوای تو
بوی بهشت میشنوم از صدای تو
در ساعتی که ساز میافتد به پای تو
این روزها هوای غزلهای من کمی
ابریست مثل گسترهی چشمهای تو
با هم بیا به سمت همیشه سفر کنیم
با بال شعرهای من و های های تو
(۳)
خانهام وقتی که میآیی، تمامش مال تو
هرچه دارم غیر تنهایی، تمامش مال تو
صد دوبیتی، صد غزل دارم و حتی یک بغل
شعرهای خوب نیمایی، تمامش، مال تو
ضرب و آهنگ غزلهایم صدای پای توست
این صدای پای رویایی، تمامش مال تو
وسعت آرام اقیانوس آرام دلم
ای پری خوب دریایی، تمامش مال تو
خوب یادم هست گفتی: عشق یک بخش است، عشق
بخش کردم، عشق، یکجایی تمامش مال تو
هر سه حرف عشق مثل تو، پر از زیباییاند
حرفهای پر ز زیبایی، تمامش مال تو
عشق من عشق زمینی نیست، باورکن عزیز
عشقم این عشق اهورایی، تمامش مال تو
باز هم بیت بد پایان شعرم ما من
بیتهای خوب بالایی، تمامش مال تو...
(۴)
شب بود در رویا نوشتم، دوستت دارم
خورشید سر زد تا نوشتم، دوستت دارم
در خواب و در بیداری آنشب تا سحر صد بار
بر جاده فردا نوشتم، دوستت دارم
شب بود و هر کس میرسید از دشمنی میگفت
تنها همین، تنها نوشتم، دوستت دارم
با قایق تنهاییم، پارو زنان، آرام
بر صفحهی دریا نوشتم، دوستت دارم
با واژههایی مثل باران، همصدای ابر
با لهجهای زیبا نوشتم، دوستت دارم
یک فصل عشق و مهربانی و غزل روئید
بر هر چه و هر جا نوشتم، دوستت دارم....
(۵)
کوهی تو اما در دلات تصویر یک دریاست
تو اشترانکوه منی، دریاچهات زیباست
پیشانیات پاک و سپید خوب مثل برف
جا پای ایل مهربانی روی آن پیداست
ماییم آن کوپایهی افتاده بر پایت
حجم وسیع دامنت سجادههای ماست
صد نی و صد چوپان به ناله در تو میخوانند
آوازهای دشتیات پر شور و پر غوغاست
میمانی و ایل از کنارت باز میکوچد
ییلاق و قشلاق قدیمی باز پا بر جاست
کوپایهها قدر تو را هرگز نمیدانند
از ما مرنج ای کوه، ای آنکه دلات دریاست.
(۶)
[عکس]
یک عکس، یک نوشته ودر خود فرو شدن
ابری شدن، شکسته شدن، زیرو رو شدن
برگشتن دوباره به آن روزهای خوب
با او در عمق خاطره ها روبرو شدن
او را مرور کردن وخود را گریستن
مست هزار باره ی آن رنگ وبو شدن
در کوچه های قونیه ویزد واصفهان
آواره ی همیشگی جستجو شدن
در لابه لای دفتر اسناد زندگی
یک مشت برگ باطله ی آرزو شدن
بی عشق در تباهی این روزهای تلخ
دنبال نان دویدن وبی آب رو شدن
از لای در به خلوت شاعر نگاه کن
یک استکان چای و دلتنگ او شدن
از مجموعه خلوتی برای زیست.
گردآوری و نگارش:
#لیلا_طیبی (رها)
احمد بیرانوند متولد ۱۲ بهمن ۱۳۶۳ یکی از نویسندگان معاصر ایرانی است که بیشتر به دلیل نوآوری در شعر سرشناسی دارد. او که فارغالتحصیل رشته مهندسی پزشکی است؛ بیشتر به عنوان یک نویسندهی آوانگارد شناخته میشود در حوزههای شعر، ادبیات داستانی و نقد ادبی فعالیت دارد. در حال حاضر علاوه بر سردبیری سایت ادبی آوانگاردها، تدریس در کارگاههای داستان نویسی و داوری جشنوارههای شعر و ادبیات داستانی در رزومهی احمد بیرانوند دیده میشود.
در سال ۱۳۸۴ اولین مجموعه شعر خود را با عنوان اشراق در بی شمسی توسط نشر مینا منتشر کرد. بین سالهای ۸۴ و ۸۹ به پژوهش در زمینهٔ متون کهن و نثرشناسی مدرن و از طرفی به بررسی جریانهای شعر پس از نیما پرداخت. ماحصل این پژوهشها چاپ کتاب شرح حاشیه در تحلیل جریانهای شعری پس از نیما و انتشار کتاب دو زبانهٔ ناگفتههای جبرئیل در تلفیق نثر مدرن و متون شطحی بود. کتاب شرح حاشیه توسط نشر روزگار منتشر شد که در بعضی از دانشگاههای کشور تدریس و به عنوان منبع تکمیلی کارشناسی ارشد استفاده میشود. کتاب ناگفتههای جبرئیل هم به صورت دو زبانه با ترجمهٔ آتوسا رحمتی در سوئد منتشر شد و در ایران هم برای چاپ در نشر روزگار بعد از مدتی ممنوعالچاپ اعلام شد. احمد بیرانوند در زمینهٔ ادبیات داستانی نیز پژوهشهایی دارد که «مانیفست داستان عبور» او از این جمله میباشد که در آن به پیشنهاد نوع جدیدی از داستان میپردازد. وی مدتی در کارگاه داستاننویسی با دوستان خود به تألیف داستانهایی در دنیای حیوانات پرداخت که در دست انتشار میباشد. ساختن متد علمی برای فتو شعر به همراه مریم احسانی، در مجله رودکی و همینطور پیگیری شعرهای «بدنی» از سرفصلهای پژوهشی و کاری اوست. داوری جشنوارههای شعر و داستان، مقالات پیرامون نقش پدیدارشناسی در داستان، سمبلشناسی و.. و نمایشنامهنویسی نیز در کارنامه ییرانوند دیده میشود.
▪︎کتابشناسی:
- یاس فلسفی یک اسب.
- جنگل آدمها.
- شرح حاشیه.
- ناگفتههای جبرئیل.
- بوطیقای شعر حجم (یدالله رویایی کیست و چه میگوید؟)
- اشراق در بی شمسی.
- در پایان.
و...
▪︎نمونهی شعر:
(۱)
امروز
خبری از ماهی تنگ شیشه ای نبود
گربه
باورش شده بود که عاقبت
مادربزرگ
ماهی را خورده است!
***
در تمام ذهن اتاق
کسی منتظر دیدن است
و از آینه می پرسد:
کدام خیال
به سمت تو پنجره می شود؟
منتظر
در کهنگی انتظار
از خواب پرید.
(۲)
[برشی از شعر رقص منحنی]
رقص من از
تنم پر بود
شبیه پیچ و تاب زن
که عربی میرقص
که عربی میرقصید.
لبت از «بگذار روی لبم»
بلبلی بود
که بو
که بو
س س س ه
میزد
سه میزد
دو و چهار بود
مضراب تنش توی رقص عربی.
(۳)
[خرگوشها]
خرگوشهای قهوهای
خرگوش های سفید
از ساق پاهای من
تا دشتی از برف.
چقدر قطب جنوب است حرفهای من
میان دویدن نفسهای تو
توی سینهای سپید.
رگهای مرا ساده نگیر
که تمام خرگوشهای جهان
توی قلب من
لانه کردهاند.
دهلیزهای من چپ و راست
نفس کم میآورند
از بس که گرگ میان برف
به تولهی گرسنهاش
اندیشیده است.
شکارچی سپید
شکارچی سیاه.
گرگی شدهام
که میان برف
گریسته است.
وقتی خرگوش سفید
خرگوش قهوهای
هراسش را توی لانهاش میدود.
از بس که دویدهام
کاش دانههای برف یکی سیاه
یکی سپید
میبارید
تا خانه خانه شود دشت.
تا اگر سفید کیش
تا اگر سیاه مات
به گرگ بگویم
پوزهات را از لانهام بردار.
رد خون تا انتهای دشت گریخته است.
توله که سرک میکشد
میبیند:
ماده گرگی که توی برف رفت
شکل برنگشتن است.
(۴)
تلاش میکنی که بدن را
قاب بگیری
و من مورچگان انگشت را
لای رانهات میچرانم
پوست من اگر
در پوست تو روان شود
چه کسی ما را از هم
تشخیص خواهد داد؟
(۵)
بهار ناخواندهای
میان برف.
گوزن گرسنه
تمام دشت را
به یادت دویده است.
(۶)
در تمام ذهن اتاق
کسی منتظر دیدن است
و از آینه میپرسد:
کدام خیال
به سمت تو پنجره میشود؟
منتظر
در کهنگی انتظار
از خواب پرید.
(۷)
امروز
خبری از ماهی تنگ شیشهای نبود
گربه
باورش شده بود که عاقبت
مادربزرگ
ماهی را خورده است!.
گردآوری و نگارش:
#لیلا_طیبی (رها)
منابع
https://www.poempersian.ir
https://loram.ir
https://piadero.ir/post
http://m-bibak.blogfa.com/tag
https://psarena.ir/ahmad-beyranvand/
احمد بیرانوند متولد ۱۲ بهمن ۱۳۶۳ یکی از نویسندگان معاصر ایرانی است که بیشتر به دلیل نوآوری در شعر سرشناسی دارد. او که فارغالتحصیل رشته مهندسی پزشکی است؛ بیشتر به عنوان یک نویسندهی آوانگارد شناخته میشود در حوزههای شعر، ادبیات داستانی و نقد ادبی فعالیت دارد. در حال حاضر علاوه بر سردبیری سایت ادبی آوانگاردها، تدریس در کارگاههای داستان نویسی و داوری جشنوارههای شعر و ادبیات داستانی در رزومهی احمد بیرانوند دیده میشود.
در سال ۱۳۸۴ اولین مجموعه شعر خود را با عنوان اشراق در بی شمسی توسط نشر مینا منتشر کرد. بین سالهای ۸۴ و ۸۹ به پژوهش در زمینهٔ متون کهن و نثرشناسی مدرن و از طرفی به بررسی جریانهای شعر پس از نیما پرداخت. ماحصل این پژوهشها چاپ کتاب شرح حاشیه در تحلیل جریانهای شعری پس از نیما و انتشار کتاب دو زبانهٔ ناگفتههای جبرئیل در تلفیق نثر مدرن و متون شطحی بود. کتاب شرح حاشیه توسط نشر روزگار منتشر شد که در بعضی از دانشگاههای کشور تدریس و به عنوان منبع تکمیلی کارشناسی ارشد استفاده میشود. کتاب ناگفتههای جبرئیل هم به صورت دو زبانه با ترجمهٔ آتوسا رحمتی در سوئد منتشر شد و در ایران هم برای چاپ در نشر روزگار بعد از مدتی ممنوعالچاپ اعلام شد. احمد بیرانوند در زمینهٔ ادبیات داستانی نیز پژوهشهایی دارد که «مانیفست داستان عبور» او از این جمله میباشد که در آن به پیشنهاد نوع جدیدی از داستان میپردازد. وی مدتی در کارگاه داستاننویسی با دوستان خود به تألیف داستانهایی در دنیای حیوانات پرداخت که در دست انتشار میباشد. ساختن متد علمی برای فتو شعر به همراه مریم احسانی، در مجله رودکی و همینطور پیگیری شعرهای «بدنی» از سرفصلهای پژوهشی و کاری اوست. داوری جشنوارههای شعر و داستان، مقالات پیرامون نقش پدیدارشناسی در داستان، سمبلشناسی و.. و نمایشنامهنویسی نیز در کارنامه ییرانوند دیده میشود.
▪︎کتابشناسی:
- یاس فلسفی یک اسب.
- جنگل آدمها.
- شرح حاشیه.
- ناگفتههای جبرئیل.
- بوطیقای شعر حجم (یدالله رویایی کیست و چه میگوید؟)
- اشراق در بی شمسی.
- در پایان.
و...
▪︎نمونهی شعر:
(۱)
امروز
خبری از ماهی تنگ شیشه ای نبود
گربه
باورش شده بود که عاقبت
مادربزرگ
ماهی را خورده است!
***
در تمام ذهن اتاق
کسی منتظر دیدن است
و از آینه می پرسد:
کدام خیال
به سمت تو پنجره می شود؟
منتظر
در کهنگی انتظار
از خواب پرید.
(۲)
[برشی از شعر رقص منحنی]
رقص من از
تنم پر بود
شبیه پیچ و تاب زن
که عربی میرقص
که عربی میرقصید.
لبت از «بگذار روی لبم»
بلبلی بود
که بو
که بو
س س س ه
میزد
سه میزد
دو و چهار بود
مضراب تنش توی رقص عربی.
(۳)
[خرگوشها]
خرگوشهای قهوهای
خرگوش های سفید
از ساق پاهای من
تا دشتی از برف.
چقدر قطب جنوب است حرفهای من
میان دویدن نفسهای تو
توی سینهای سپید.
رگهای مرا ساده نگیر
که تمام خرگوشهای جهان
توی قلب من
لانه کردهاند.
دهلیزهای من چپ و راست
نفس کم میآورند
از بس که گرگ میان برف
به تولهی گرسنهاش
اندیشیده است.
شکارچی سپید
شکارچی سیاه.
گرگی شدهام
که میان برف
گریسته است.
وقتی خرگوش سفید
خرگوش قهوهای
هراسش را توی لانهاش میدود.
از بس که دویدهام
کاش دانههای برف یکی سیاه
یکی سپید
میبارید
تا خانه خانه شود دشت.
تا اگر سفید کیش
تا اگر سیاه مات
به گرگ بگویم
پوزهات را از لانهام بردار.
رد خون تا انتهای دشت گریخته است.
توله که سرک میکشد
میبیند:
ماده گرگی که توی برف رفت
شکل برنگشتن است.
(۴)
تلاش میکنی که بدن را
قاب بگیری
و من مورچگان انگشت را
لای رانهات میچرانم
پوست من اگر
در پوست تو روان شود
چه کسی ما را از هم
تشخیص خواهد داد؟
(۵)
بهار ناخواندهای
میان برف.
گوزن گرسنه
تمام دشت را
به یادت دویده است.
(۶)
در تمام ذهن اتاق
کسی منتظر دیدن است
و از آینه میپرسد:
کدام خیال
به سمت تو پنجره میشود؟
منتظر
در کهنگی انتظار
از خواب پرید.
(۷)
امروز
خبری از ماهی تنگ شیشهای نبود
گربه
باورش شده بود که عاقبت
مادربزرگ
ماهی را خورده است!.
گردآوری و نگارش:
#لیلا_طیبی (رها)
منابع
https://www.poempersian.ir
https://loram.ir
https://piadero.ir/post
http://m-bibak.blogfa.com/tag
https://psarena.ir/ahmad-beyranvand/
#هاشور ۱۲۰
[برای امام زمان(عج)]
کوچههای شهر؛
پیر شدهاند و،
صبرشان سر آمدهست!
***
به انتظارِ عالمی؛
-- معنا بده!
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
#هاشور ۱۱۹
-بهشت؟
-دوزخ؟،
نه! نه!
***
فقط آنجا که،،،
-- تو هستی!
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
#هاشور ۱۱۸
عصرها برایت چای دم میکنم،،،
تو اما ،،، نیستی!
هر بار چایی از دهن میافتد؛
مانند "دوستت دارمهایت"!
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
راضیه کلانتر شاعر ایرانی زادهی سال ۱۳۶۶ خورشیدی در میناب استاب هرمزگان و دارای مدرک کارشناسی در رشته علوم اقتصاد است. او از سال ۱۳۹۰ به جزیره قشم مهاجرت کرده و تاکنون ساکن این شهر است.
او از ۹ سالگی قدم در واردی شعر گذاشته و در شعر زبانی روان، گویا، گیرا، زنده و پر احساس دارد و در عین حال فصیح و شیوا سخن میگوید.
نخستین مجموعه شعر او با نام "از امروز" در بهمن سال ۱۳۹۸ توسط نشر شانی منتشر شد.
▪︎نمونه شعر:
(۱)
خدا اگر چه که هست و اگر چه که پنهان است
قبول کن که به تعداد ما فراوان است
تفاوتی که در ادیان ما فراوان است
تفاوتی ست که در روح این خدایان است
پر از انالحق پوچم و بیگمان پیداست
هنوز درد جهان درد فقر ایمان است
قسم که اشهد ان لا الاه الا الله
فقط شباهت بین من و مسلمان است
حریصتر شده گرچه از ابتدا تنها
کسی که وارث ارض خداست انسان است
دچار شک شدهام اینکه سجده بر آدم
گناه بوده و حق با غرور شیطان است
اگرچه ما پر از اشکال و عیب و ایرادیم
خدا هنوز به دنبال خلق انسان است.
(۲)
فضاست خالی و امشب فقط منم با او
به خواب برده مرا فکر ماندنم با او
اتاق همسر خوبیست اعتراف کنید
به خواب رفته شبی اینچنین تنم با او
به فکر حادثه میافتی و غزلهایی
که نیم از آنی و من نیم یک زنم با او
دوباره فلسفهی یک اتاق متروک است
و فکر بودن یک گوشه حتمنم با او
قبول میکنی امشب که هر دومان باشیم
شروع میکنی از آزمودنم با او
دوباره دور خودت حلقه میزنی آقا
چه سود میبری از اینکه میتنم با او
ببند پنجرهها را فضا عوض شده است
تو خواب رفتهای و پلک میزنم با او.
(۳)
در عین عاقل بودنت دیوانه باشی
سختست با عقل خودت بیگانه باشی
با اینکه مرد خانهات در خانه باشد
در کوچهها دنبال مرد خانه باشی
عمری تصور کن شبیه جالباسی
دلتنگ یک پیراهن مردانه باشی
من با اتاق کوچکم سر کرده باشم
اما تو هر شب گوشهی میخانه باشی
میخواستی دور سرم هر شب بچرخی
کمتر کنی بار مرا پروانه باشی
کم میکنی از روی دوش من چگونه؟
وقتی خودت باری به روی شانه باشی.
(۴)
اگر شبگردم و هر شب درون شهر ولگردم
به دنبال خودم در کوچههای شهر میگردم
نترس آشوب بر پا میشود در شهر با یک زن
نه با من که از آغاز جوانی مثل یک مردم
نه دریا میتواند کم کند؛ نه شانههای تو
کمی از خستگیهای مرا از غصه و دردم
بیا خورشید شو بردار برف از روی موهایم
زمستان را ببر، گرمم بکن با خود، کمی سردم
خودم میدانم این را، گاه اما تو به روی من
نیاور اینکه زیر بار غمهایم کم آوردم.
(۵)
جواد، جوجه و خودکار و خودتراش، پدر
نوک مداد من و خون و این خراش، پدر
درست درس معلم به «شین» رسید که من
به یاد پشت تو و پشت پای آش پدر
دوباره صبح شده، خانه پر شده از من
دوباره چای و پنیر و من و لواش، پدر
به یاد بازی توی حیاط میافتم
مواظبم که نیفتی ولی یواش پدر
تمام شد، همهی اتفاقها در شهر
تو ماندهای و من و مانده بود کاش پدر.
گردآوری و نگارش:
#لیلا_طیبی (رها)
<-BlogDescription->
نام کاربری : | <-SignUp-UserName-> |
رمز عبور : | <-SignUp-Password-> |
تکرار رمز عبور : | <-SignUp-RePassword-> |
ایمیل : | <-SignUp-Email-> |
نام و نام خانوادگی : | <-SignUp-Name-> |
کد امنیتی : | <-SignUp-Captcha-Image-> <-SignUp-Captcha-> |
<-SignUp-Button-> |
نام کاربری : | <-SignIn-UserName-> |
رمز عبور : | <-SignIn-Password-> |
<-SignIn-Button-> |
نام کاربری : | <-Forget-UserName-> |
ایمیل : | <-Forget-Email-> |
کد امنیتی : | <-Forget-Captcha-Image-> <-Forget-Captcha-> |
<-Forget-Button-> |
نام کاربری : | <-Edit-UserName-> |
رمز عبور فعلی : | <-Edit-CurrentPassword-> |
رمز عبور جدید : | <-Edit-NewPassword-> |
تکرار رمز عبور جدید : | <-Edit-ReNewPassword-> |
ایمیل : | <-Edit-Email-> |
نام و نام خانوادگی : | <-Edit-Name-> |
<-Edit-Button-> |
عنوان : |
<-SendPost-Title-> |
<-SendPost-Content-> |
[ ادامه مطلب ] |
<-SendPost-MoreContent-> |
[ حذف ادامه مطلب ] |
برچسب ها : |
<-SendPost-Tags-> |
موضوع : |
<-SendPost-Category-> |
<-SendPost-Button-> |